خرید به عنوان یکی از فعالیتهای روزمره در زندگی همه افراد، واژگان و اصطلاحات خاص خود را دارد. دانستن این واژگان به زبان فرانسوی میتواند در هنگام سفر به کشورهای فرانسویزبان یا حتی هنگام خرید آنلاین به شما کمک کند تا راحتتر با فروشندگان ارتباط برقرار کرده و نیازهای خود را بیان کنید. در این متن، به بررسی واژگان و عبارات مرتبط با خرید به زبان فرانسوی میپردازیم.
۱. واژگان عمومی خرید
این واژگان در موقعیتهای عمومی خرید مانند خرید از فروشگاهها، بازارها یا حتی خرید آنلاین کاربرد دارند.
- Acheter (خریدن): فعل “خریدن” در زبان فرانسوی.
- مثال: Je veux acheter une robe. (میخواهم یک پیراهن بخرم.)
- Vendre (فروختن): فعل “فروختن” که برای فروشندگان به کار میرود.
- مثال: Ce magasin vend des produits bio. (این فروشگاه محصولات ارگانیک میفروشد.)
- Le prix (قیمت): به معنی قیمت یا مبلغ پولی که باید برای خرید پرداخت شود.
- مثال: Quel est le prix de cette chemise? (قیمت این پیراهن چقدر است؟)
- La réduction (تخفیف): اصطلاحی که به معنی کاهش قیمت یا تخفیف است.
- مثال: Y a-t-il une réduction sur cet article? (آیا تخفیفی روی این کالا وجود دارد؟)
- Cher / chère (گران): به معنی “گران” برای توصیف کالاهایی که قیمت بالایی دارند.
- مثال: Cette montre est trop chère. (این ساعت خیلی گران است.)
- Bon marché (ارزان): به معنی “ارزان” یا کالایی که قیمت پایینی دارد.
- مثال: Ces chaussures sont bon marché. (این کفشها ارزان هستند.)
- Gratuit (رایگان): به معنی “رایگان” یا کالایی که نیازی به پرداخت ندارد.
- مثال: La livraison est gratuite pour les commandes en ligne. (تحویل برای سفارشهای آنلاین رایگان است.)
- Le reçu (رسید): سندی که پس از خرید به مشتری داده میشود.
- مثال: Puis-je avoir un reçu, s’il vous plaît? (میتوانم یک رسید داشته باشم؟)
- La facture (فاکتور): سند رسمی که معمولاً برای پرداختها یا خریدهای بزرگتر مورد استفاده قرار میگیرد.
- مثال: Je vais vous envoyer la facture par e-mail. (فاکتور را از طریق ایمیل برای شما ارسال خواهم کرد.)
- L’échange (تعویض): به معنی تعویض یک کالا با کالای دیگر.
- مثال: Puis-je échanger ce pantalon pour une autre taille? (میتوانم این شلوار را با سایز دیگری تعویض کنم؟)
۲. انواع فروشگاهها و مکانهای خرید
در زبان فرانسوی، هر نوع فروشگاه یا بازار نام خاص خود را دارد. شناخت این اسامی میتواند به شما کمک کند تا به راحتی مکان مورد نظر خود برای خرید را پیدا کنید.
- Le magasin (فروشگاه): واژه عمومی برای فروشگاه یا مغازه.
- مثال: Je vais au magasin pour acheter des vêtements. (به فروشگاه میروم تا لباس بخرم.)
- Le supermarché (سوپرمارکت): فروشگاهی که انواع مختلفی از مواد غذایی و کالاهای روزمره را عرضه میکند.
- مثال: Je fais mes courses au supermarché. (من خریدهایم را از سوپرمارکت انجام میدهم.)
- Le marché (بازار): بازاری که اغلب در فضای باز برگزار میشود و محصولات تازه مانند میوه، سبزیجات و گوشت در آن به فروش میرسد.
- مثال: Le marché est ouvert tous les dimanches. (بازار هر یکشنبه باز است.)
- La boulangerie (نانوایی): مکانی که انواع نان و محصولات پختنی مانند کروسان و باگت فروخته میشود.
- مثال: J’achète du pain à la boulangerie. (من نان از نانوایی میخرم.)
- La pâtisserie (قنادی): مکانی که انواع شیرینی و دسرهای فرانسوی به فروش میرسد.
- مثال: Cette pâtisserie vend des gâteaux délicieux. (این قنادی کیکهای خوشمزهای میفروشد.)
- La pharmacie (داروخانه): فروشگاهی که داروها و محصولات بهداشتی در آن به فروش میرسد.
- مثال: J’ai besoin d’aller à la pharmacie pour acheter des médicaments. (باید به داروخانه بروم تا دارو بخرم.)
- Le centre commercial (مرکز خرید): مجموعهای از فروشگاههای مختلف که در یک مکان بزرگ قرار دارند.
- مثال: Le centre commercial est très fréquenté le week-end. (مرکز خرید در آخر هفتهها بسیار شلوغ است.)
- La boutique (بوتیک): فروشگاهی که معمولاً لباسها و اکسسوریهای مد روز را میفروشد.
- مثال: Elle a acheté une robe dans une boutique chic. (او یک پیراهن از یک بوتیک شیک خریده است.)
۳. عبارات و دیالوگهای مربوط به خرید
وقتی در فروشگاهی هستید یا قصد خرید آنلاین دارید، ممکن است با سوالها و جملاتی روبهرو شوید که دانستن آنها برای ارتباط بهتر با فروشندهها مفید است.
- Je peux vous aider? (میتوانم کمکتان کنم؟): سوالی که فروشندهها اغلب از مشتریان میپرسند.
- پاسخ: Je regarde juste, merci. (فقط نگاه میکنم، ممنون.)
- Quelle taille faites-vous? (چه سایزی دارید؟): سوالی برای فهمیدن سایز مشتری.
- پاسخ: Je fais du 38. (سایز من ۳۸ است.)
- C’est en promotion? (آیا این در حراج است؟): سوالی برای دانستن اینکه آیا کالای مورد نظر در تخفیف است یا نه.
- پاسخ: Oui, c’est à 20% de réduction. (بله، با ۲۰ درصد تخفیف است.)
- Puis-je essayer ça? (میتوانم این را امتحان کنم؟): سوالی برای اجازه گرفتن از فروشنده برای امتحان کردن لباس یا کالا.
- پاسخ: Bien sûr, la cabine d’essayage est par là. (البته، اتاق پرو آنجاست.)
- Est-ce que vous acceptez la carte de crédit? (آیا کارت اعتباری قبول میکنید؟): سوالی برای مطمئن شدن از امکان پرداخت با کارت اعتباری.
- پاسخ: Oui, nous acceptons les cartes Visa et MasterCard. (بله، ما کارتهای ویزا و مسترکارت را قبول میکنیم.)
- Avez-vous ce modèle dans une autre couleur? (آیا این مدل را در رنگ دیگری دارید؟): سوالی برای پیدا کردن کالای مشابه با رنگ متفاوت.
- پاسخ: Nous l’avons en bleu et en noir. (ما آن را به رنگ آبی و مشکی داریم.)
۴. واژگان مربوط به خرید آنلاین
با افزایش خریدهای آنلاین، دانستن واژگان و عبارات مرتبط با این نوع خرید نیز اهمیت پیدا کرده است.
- Commander (سفارش دادن): فعل سفارش دادن چیزی به صورت آنلاین.
- مثال: J’ai commandé un livre en ligne. (من یک کتاب آنلاین سفارش دادهام.)
- Le panier (سبد خرید): بخشی از سایت که مشتری کالاهای انتخابی خود را در آن قرار میدهد.
- مثال: Ajoutez cet article à votre panier. (این کالا را به سبد خرید خود اضافه کنید.)
- La livraison (تحویل): به معنی تحویل کالا به مشتری.
- مثال: La livraison est prévue pour demain. (تحویل برای فردا برنامهریزی شده است.)
- Les frais de port (هزینه ارسال): هزینهای که برای ارسال کالا باید پرداخت شود.
- مثال: Les frais de port sont gratuits pour les commandes supérieures à 50 euros. (هزینه ارسال برای سفارشهای بالای ۵۰ یورو رایگان است.)
- Le suivi de commande (پیگیری سفارش): ابزاری که به مشتری امکان میدهد سفارش خود را پیگیری کند.
- مثال: Vous pouvez suivre votre commande en ligne. (شما میتوانید سفارش خود را به صورت آنلاین پیگیری کنید.)
۵. انواع پرداخت
در پایان خرید، پرداخت هزینه به روشهای مختلفی انجام میشود که هر کدام واژگان خاص خود را دارند.
- Payer (پرداخت کردن): فعل “پرداخت کردن”.
- مثال: Je vais payer en espèces. (من با پول نقد پرداخت خواهم کرد.)
- En espèces (نقدی): به معنی پرداخت نقدی.
- مثال: Est-ce que je peux payer en espèces? (آیا میتوانم نقدی پرداخت کنم؟)
- Par carte (با کارت): به معنی پرداخت با کارت اعتباری یا بانکی.
- مثال: Je préfère payer par carte. (من ترجیح میدهم با کارت پرداخت کنم.)
- Le remboursement (بازپرداخت): به معنی بازگرداندن پول به مشتری در صورت مرجوع کردن کالا.
- مثال: Le remboursement sera effectué dans les 7 jours. (بازپرداخت در عرض ۷ روز انجام خواهد شد.)
نتیجهگیری
با توجه به آنچه در سایت فرنچ لرنینگ گفته شد دانستن واژگان و اصطلاحات مرتبط با خرید به زبان فرانسوی به شما کمک میکند تا در هنگام خرید، چه حضوری و چه آنلاین، تجربه بهتری داشته باشید. این واژگان میتوانند در سفرها، تعاملات روزانه و حتی در خریدهای اینترنتی مفید واقع شوند و به شما امکان دهند تا با اعتماد به نفس بیشتری به خرید بپردازید.